English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7570 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
froe U ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
flag stones U تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
compensator U ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
boarded U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board U تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
colluvim U تخته سنگی که در اثر شکاف سنگ وغیره غلتیده وبپای کوه افتاده
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
fucus U رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
blacktop U موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bathometer U دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
wisha U برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
inoculum U مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene U مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
aquaplane U قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
dental floss U نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
serinette U ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
roller bandage U نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
bow compass U نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
poetaster is pejorative word U شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
drier U ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
down U پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
caliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
false work U تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
calliper U نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
dry pack U مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
gluteus U یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucks U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
splint U نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
chucked U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
chuck U جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
langridge U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno U یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrators U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
monochord U الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
bolsters U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrator U منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
coffins U جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
langrel U اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster U صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolstered U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolster U کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
characters U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character U یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
cape chisel U قلمی برای کندن شکاف یاکنجهای چهارگوش
hyphens U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite U ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphen U برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
wall board U تخته برای چوبکاری دیوار
draught board U تخته شطرنجی برای بازی چکرز
maneuvering vent U شکاف بالای پوشش بالن برای رها کردن هوا
carbon seal U وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgams U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
amalgam U الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
kickboard U تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
tailboard U تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
fulham U طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
fogging U اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
jute U کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
inst U ابزاری
guns U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun U تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
laced valley U [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
skim board U تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
instrumental variable U متغیر ابزاری
tool steels U فولادهای ابزاری
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
expansion U تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
decking U تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
slotting U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
slot U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
v ring U تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
slots U شکاف یا سوراخی که برای انداختن پول در قلک وتلفن خود کار وامثال ان تعبیه شده
gill slit U شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
acrylic lacquer لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
card U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
bookends U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
cards U تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
bookend U تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
built up frog U قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
cinerarium U [گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
microcomputer U تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
populate U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populating U 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
stopboard U تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board U تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded U تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board U تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
joggle U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggled U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles U بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
micros U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro U تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
soft tooling U ابزاری که ابعاد ان معمولا تاحد کمی قابل تنظیم است
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
practice plug U وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
island pullout U مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
wing U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
winging U بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
planking U تخته پوشی تخته بندی
plywood U تخته لایی تخته چند لا
notice board U 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
panels U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
edge card U یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
panel U نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
bare board U تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
veronica U ابزاری که با Gopher کار میکند تا به کاربر کمک کند تا اطلاعات یا فایل راروی WWW پیدا کند
plank U تخته تخته کردن
NIC U تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board U تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
i had no idea he was going U که او میرود
the train runs without a stop U میرود
he is going U میرود
Which line goes to ... ? کدام خط به ... میرود؟
it wont wash U اگرانرابشویندرنگش میرود
if he goes U اگر او میرود
presumedly U احتمال میرود
the probability is U احتمال میرود
in all probability U احتمال کلی میرود
bleeder U کسی که خونش میرود
neck or nothing U یا سر میرود یا کلاه می اید
bleeders U کسی که خونش میرود
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
cat burglar <idiom> U دزدی که از دیوار بالا میرود
where does this road lead to U این راه بکجا میرود
Which line goes to ... ? کدام خط راه آهن به ... میرود؟
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
Does this train go to ... ? آیا این قطار به ... میرود؟
churchgoers U کسی که مرتب به کلیسا میرود
churchgoer U کسی که مرتب به کلیسا میرود
he made a show of goung U چنان وانمودکردکه گویی میرود
apostrophe U که درموارد زیر بکار میرود
the scale preponderates U کفه ترازو پایین میرود
apostrophes U که درموارد زیر بکار میرود
saltigrade U کارتنهای که باجست وخیزراه میرود
such goods will sell very high U اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
grifter U فروشندهای که بهمراه سیرک میرود
moviegoer U کسی که اغلب به سینما میرود
moviegoers U کسی که اغلب به سینما میرود
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
Where does this road lead to? U این جاده به کجا میرود؟
day-tripper U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lampron U چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
fuller's earth U خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
pneumatometer U الت سنجش هوایی که در یک دم به شش فرو میرود
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
Which bus goes to the town centre? U کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
When is the bus to Pimlico? U چه وقت اتوبوس به شهر پیملیکو میرود؟
it may be presumed that U احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
companion ladder U نردبانی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
playgoer U ادمی که قالبا بنمایش میرود نمایشرو
day-trippers U کسی که به سفر تفریحی یکروزه میرود
She will only date you if you ... U او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
companion hatchway U راهی که ازعرشه باطاق کشتی میرود
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
lapboard U تختهای که بعنوان میز تحریربکار میرود
lakh U سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com